بزرگترین وزارتخانهی امروز کشور وزارت آموزش و پرورش است. نارضایتیها در این وزارتخانه سالهاست که بیداد میکند. معلمان ناراضی هستند. هم از وضعیت کاری و کلاسهای درس و دانشآموزان بیانگیزه و هم از وضعیت حقوقی، رفاهی و منزلتی خود شان.
دانش آموزان به شدت از درس خواندن و مدرسه رفتن بیزارند. مدرسه بانشاط و سرزنده نیست و خلاقیتها را از بین میبرد. نخبهها را میکشد. کار تیمی و روحیه ی رواداری و گفتگو کردن را به بچه ها آموزش نمیدهد. دانشآموزان را برای حضور در جامعه آماده نمیکند. روی حفظیات متمرکز است و کنکورها و ازمونهای فردی آموزش و پرورش نیز باعث میشود تا دانشآموزان نسبت به هم دشمن شوند یا حداقل ناروادار هم گردند. و نهایتا اینکه همهی اینها و بسیاری موارد دیگر باعث شده است تا والدین دانشآموزان هم از وضعیت آموزش و پرورش رضایت نداشته باشند و از وضعیت آیندهی فرزندانشان نیز روز به روز نگرانتر شوند.
مدیران و کارمندان ستادی و اجرایی آموزش و پرورش از وزارتخانه گرفته تا ادارات کل، ادارات نواحی و مناطق تا مدارس، هم ناراضی هستند لذا عاشقانه کار نمیکنند تا کارها به درستی انجام شود.
در طی سنوات گذشته همواره معلمان منتظر بودند تا یک قهرمان با اسب سفید از راه برسد و بر مسند وزارت بنشیند با این امید که شاید بتواند همه ی این مشکلات را با یک اچوب جادویی حل نماید.
وزارت آموزش و پرورش در کشورهای پیشرفته جهان
در کشورهای پیشرفته ی دنیا چیزی تحت عنوان وزارت آموزش و پرورش را با ذره بین هم نمیتوانید پیدا کنید. حال در کشور ما وزارتخانه ای است بسیار عریض و طویل که حتی یک درصد وسعت و شوکتش هم کارایی ندارد.
این وضع موجود است. اینکه چرا در چنین وضعی هستیم مجال این بحث نیست. اما این که چه خواهد شد بسیار روشن است. آموزش و پرورش به مرور زمان در مدت زمانی بسیار نزدیک و غیر قابل تصور حذف خواهد شد و این به نفع همه خواهد بود. به نفع فرهنگ مان، صنعت مان ، دینداری مان ، کارآفرینی و اشتغال مان و به نفع کل آموزش مان.
حال اگر قرار باشد بزرگترین وزارتخانه ی کشور به سمت حذف شدن برود، چگونه ماموریت آموزش و پرورش و فعالیتهایی که تاکنون توسط این ارگان عظیم انجام می شده است، اجرا خواهد شد؟! جواب این پرسش “استارتاپها” هستند. یعنی تنها ۵ استارتاپ میتوانند به سادگی جایگزین این نهاد دولتی بزرگ شده و تمام نظارتها و برنامهها را در تمام سطوح آموزش و پرورش، با دقت و هوشمندی بالاتر اجرا نماید.
اگر باور ندارید پیشنهاد میکنم برای مدتی به اکوسیستم استارتاپی و ایدههای آنها سری بزنید، کلام مدیران کلان سطح جهانی را بررسی کنید و با کمی دقت و صبر روند های این تغییرات را مشاهده نمایید.
به قلم جمیل نیک اندیش
معلم کارآفرینی و مشاور استراتژی و نوآوری در سازمانها